آقا ارمیا بزرگ مرد کوچک من
سلام پسرقشنگم
بالاخره بعد از 4سال دوباره به وبلاگت سرزدم و تصمیم براین دارم که دوباره برایت بنویسم
بنویسم از مردشدنت،مستقل شدنت ، فارغ التحصیل شدنت و از همه ی این روزها که به سرعت برق وباد گذشت و تو بزرگ شدی بزرگمرد کوچک من ، 38 روز دیگه تولد 6سالگی گل پسرمه و قراره خاله ندا که از کرج بیاد باهم جشن بگیریم.
پسر عزیزتر از جانم آقا ارمیا 25اردیبهشت ماه پیش دبستانیش هم تموم شد البته ناگفته نمونه که پسرم مردادماه 97 از مهدکودک بیرون اومد و برای پیش دبستانی در مدرسه ثبت نامش کردم و خیلی هم راضی بود و این چندماه رو به خیرو خوشی به اتمام رسوند و فارغ التحصیل شد گل مامان😍
آقاارمیا بعد از تموم شدن مدرسه خودش تنهایی خونه میمونه گل پسرم دیگه واسه خودش مردی شده و روزها زمانی که من و باباییش سرکار میریم خودش رو با اسباب بازیهاش و نقاشی کشیدن سرگرم میکنه تا از سرکار برگردیم و خودش رو برای اول دبستان آماده میکنه.