تبریک سال نو 1394 به گل پسرم آقاارمیا
سلام مامانی اول از همه ی عذرخواهی کنم بدلیل تاخیرم در وبلاگ نویسی که اصلا وقت نشد ی سری بزنم و سال نو رو به گل خودم تبریک بگم آخه تو عید خیلی کار داشتم بعدش عروسی خاله جون عارف هم بود حالا میرم سر اصل مطلب :
پسر عزیزتر از جانم : تحویل سال 1394 تقریبا نیمه شب حدود ساعت و 2 و 10دقیقه بود قبلش بصرف شام سبزی پلو با ماهی خونه باباعلی دعوت بودیم این کارت رو اصلا فراموش نمیکنم باباعلی بعدازظهری زنگ زد و با شما صحبت کرد و گفت امشب بیا خونمون ماهی داریم شماهم که عاشق ماهی و منم همون روز واست 3تا ماهی قرمز خریده بودیم پاتلفن به باباعلی با اون زبون شیرین کودکانه گفتی : باباعلی ماهی داله (داره)باباعلی ماهی داله قربونت برم که چه شیرین صحبت میکنه پسرم ازون به بعد ازت میپرسیدن باباعلی چی داره شما میگفتی : ماهی داله اونشب همه بچه ها و خاله جونی ها خونه باباعلی بودیم بعد از خوردن شام ی گپی زدیم و ساعت 1 بود که به خونه برگشتیم نزدیک بود سال تحویل باشیم ها کاش بودیم اولین سالی می شد که همه یعنی آبجی ها و دامادها دور هم جمع میشدیم ولی خب به خونه اومدیم و تازه گل پسری رو ی حموم بردم و اومدیم سفره هفت سین رو چیدیم تا کارمون تموم بشه نزدیک سال تحویل بود شگون خونه ما اگه گفتین کی بود خب معلومه گل پسری مامانی و بابایی بود.
آقا ارمیا نوشکفته ی من عیدت مبارک امیدوارم اول از همه همیشه سلامت باشی و در سایه سار امن خانواده کامیاب و پیروز باشی.