آقا ارمیاآقا ارمیا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

کودکانه

شیرین کاریهای اقا ارمیا

پسرگلم آقا ارمیا هر روز که میگذره شیرین کاریهات هم بیشتر میشه مامانی قشنگم اینقدر گل پسرم باهوشه  که منتظره یک کلام یا کاری از طرف من و باباییشه سریع سعی میکنه اون کار رو انجام بده به پسرم میگم بزن قدش سریع دستش رو بالا میبره منتظره که ما به دستاش بزنیم ببیند این عکس پسرم رو که وقتی میخواد بزنه  قدش                   قربون پسر ماهم برم  مامانی . پسرم دیگه واسه خودش آقا شده دوتا مرواریدهای بالای پسرم هم 3 اردیبهشت دراومد و آقا ارمیا تا الان 4تا دندون داره. راستی تولد بابایی هم 5 اردیبهشته ما میخواستیم بابایی رو سورپرایز کنیم ولی من و پ...
23 ارديبهشت 1393

خاطره

بالاخره 15روز تعطیلی هم تموم شد و همه چیز به جای اولش برگشت من و آقاارمیا هم طبق معمول  با   هم سرکار میایم و روزها رو باهم می گذرونیم من واسه یه کاری بایدبه مشهد می رفتم بنابراین تصمیم   گرفتیم که من و پسرم و مامان جون با هم سفر کنیم و شب دوشنبه 25 فروردین باباعلی واسمون بلیط   گرفت و ساعت11حرکت کردیم و صبح ساعت 8 مشهد بودیم .روز اول کلا خونه نشستیم و جایی نرفتیم   ولی دو روز بعدش به پابوس آقا امام رضا(ع)رفتیم و روز چهارشنبه کارم رو انجام دادم و چون قصد داشتیم   3 روزه باشیم برای صبح جمعه بلیط گرفتیم و ساعت 11 حرکت کردیم و 7غروب گرگان بودیم از راه به خونه   ...
3 ارديبهشت 1393

خاطرات عید 1393

تحویل سال 1393 ساعت 20:27 شب پنجشنبه ،شگون سال 1393 گل پسرم آقا ارمیاست بعد از تحویل سال من و بابایی و آقا ارمیا آماده شدیم و به خونه بابابزرگ که البته چون عمو محمدشون کربلا بودند و بابابزرگ شون اونجا تشریف داشتند رفتیم و بعد از یک ساعتی به خونه باباعلی اومدیم و شام سبزی پلو با ماهی رو همگی نوش جون کردیم و ساعت 1بامداد بود که به خونه برگشتیم.   مرواریدهای پسرنازنینم تو عید نمایان شد و وقتی به پسرم  با لیوان آب میدم  دندوناش صدا  میکنه قربون مرواریدای قشنگت بشم مامانی .   روز جمعه که اولین روز فروردین 1393 هم میشه صبح آماده شدیم و به خونه عمه ...
16 فروردين 1393

پسر گلم آقا ارمیا عیدت مبارک

زلال ترین شبنــم شــادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت بلکه برای فردای هر روزت عیدت مبارک . . بهار ثانیـه ثانیـه مـی آید و اینــجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد . . نه زمستانی باش که بلـرزانی و نه تابستــانی باش که بسـوزانی بهاری باش که برویانی پسر قشنگم عیدت مبارک  ...
9 فروردين 1393

کمی تا نوروز 1393

پسرگلم کم کم داریم به عیدنوروز سال 1393نزدیک میشیم و این عید اولین عیدیه که پسرم کنار سفره هفت سین پیش ما میشینه و شگون خونه ما میشه انشالله قدم پرخیر و برکتت روزی حلال رو به سفره ما  وارد کنه . من و پسرم آقا ارمیا تا 26سرکار رفتیم و بعد ازون موندیم خونه تا خونه رو تمیز کنیم شیرین پسرم چون داره دندون در میاره یه ذره بی قراری میکنه تا اون مرواریدهاش در نیاد آروم و قرار نمیگیره . پسر شیرین تر از قندو نباتم رو من و زنعمو مهدیس به آتلیه بردیم و عکس های قشنگ قشنگ از پسرم  گرفت ولی گفت بعد عید آماده میشه  و تا بعد عید باید چشم انتظار عکس های خوشگل پسرم باشیم. ...
6 فروردين 1393

شروع غذای کمکی آقا ارمیا+خاطره ها

7دی ماه به پسرم اولین غذا رو که فرنی بود دادم خیلی مشتاقانه میخورد فدای پسرگلم بشم تا 2هفته اول با شیر مامانیش واسش فرنی و حریره درست میکردم ولی کم کم شیرپاستوریزه استفاده کردم که عادت کنه هرهفته شنبه غذای جدید واسه پسرم درست میکنم هفته سوم واسه آقاارمیا سوپ درست کردم پسرگل مامان الحمدالله خوب غذا میخوره و بدغذا نیست این هفته پسرم سرما خورده یه چندروزی مرخصی گرفتم و موندم خونه تا گل پسرم بهتر بشه . پسرگلم واکسن 6 ماهگیش رو 8 دی نوش جون کرد که البته خیلی اذیت نشد .  آقا ارمیا از 6 ماهگی میتونه یه ذره بشینه و خودشو کنترل کنه و تو استخر بادی میذارمش و اسباب بازیهاش رو میریزم تو است...
6 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد