آقا ارمیاآقا ارمیا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

کودکانه

انتظار

1392/11/15 12:15
نویسنده : مامانی
75 بازدید
اشتراک گذاری

منتظر از همین الان انتظار شروع شد انتظاری که با تموم سختی شیرین تر از عسله،این روزها

مامانی سرکار میره مامانی دیگه تنها نیست یه وروجکی همیشه همراهیش می کنه باباییت

برام یکتبلت خریده که هفته به هفته شکل گرفتن و بزرگ شدنت رو می بینم جونم هر هفته

یه شکلی میشی یه روز نخود  یه روز تمشک  یه روز گردو  همین طور بزرگ و بزرگ تر میشی 

مامانی اگه یک هفته نبینمت دلم طاقت نمیاره.

تشویقراستی عزیز دلم اولین کسی که فهمید داری میای واست هدیه خرید خاله جون عصمت و

    ضحی جونی بودند یک سرویس لباس نوزادی بود چون نمی دونستیم دختری یا پسر رنگ

صورتی خریده بودند آخه مامانی  من عاشق رنگ صورتی ام.

روزها به همین منوال می گذره و من هر روز به عشق تو  ای نازنینم صفحه ی تقویم رو  ورق

می زنم تا 1 روز به دیدنت نزدیکتر بشم این روزها بابایی خیلی هوای  منو داره از  سرکار که

برمی گردم بابایی غذای خوشمزه درست می کنه آخه بابایی زودتر ازمامانی ازسرکاربر میگرده.

شیرین تر از عسلم دو ماه و نیم بودی  که به سونو گرافی رفتم البته هنوز هیچ یک از اعضای

بدنت مشخص نبود ولی قلب کوچیک مثل گنجشگت تاپ وتوپ می کرد و دل منو کلی برده بود.

عزیز مامانی این روزها چون  زمستونه از ترس اینکه سرما بخورم  و بهت آسیبی برسه کمتر

بیرون میرم  راستی اگه یادت باشه یک روز برفی  من و بابایی  و خاله عصمت شون  و خاله

عارف و دایچون محمد برف بازی رفتیم و خیلی خوش گذشت.

 لبخندقشنگ مامان برای کلاسهای دوران بارداری ثبت نام کردم ولی هنوزکلاسها شروع نشده

ولی تا قبل از عید شروع میشه.

ناراحت   مامانی امسال شب یلدا حالم زیاد خوب نبود و نمیتونستم زیاد سرپا باشم و تنقلات و

هندونه زیادبخورم الان که داری میخونی حتما با خودت میگی چه مامانی شکمو دارم من آره 

عزیزم مامانیت هندونه زیاد دوست داره و بشینه تا ته هندونه رو خالی نکنه ول کن ماجرا نیست.

منتظر  نازنینم عید و سال  92  هم کم کم داره از راه میاد و من همچنان به انتظارت نشستم

و دوست داشتم تو بغلم بودی و واست خرید عید می کردم .بغل

گل قشنگم 2 هفته قبل عید تماس گرفتند که  کلاسهای دوران بارداری شروع شده  و من در

 اولین جلسه شرکت کردم و جلساتبعدی به بعد عید موکول شد.

مامانی آخرین هفته مونده به سال جدید به سونو گرافی 4 بعدی رفتم  چه  وروجکیه پسرم 

راستی گفتم پسرررررررررررررررم آره مامانی دیگه  تایید شد گل پسری  قند عسلی صورت 

صورت قشنگت همکامل نمایان بود بابایی میگفت شبیه خودته من میگفتم نه شبیه خودته .

خدارو صدهزار مرتبه شکر که سالمی پسر نازم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کودکانه می باشد